سه ماه سوم بارداری
دیگه درد پا وکمرو سوزش سر دلم شروع شده بود و کارای روزمره رو به سختی انجام میدادم، تکونای جوجو حسابی دیگه پهلوهای مامانو داغون کرده بود و روزا برام دیگه به کندی میگذشت آخرین ویزیتمم انجام داده بودم و دکتر نامه بیمارستانمو طبق آخرین سونوگرافی که موقعیت نی نی بریچ ، قد 52 سانت و وزنش سه و سیصد و زمان زایمان رو دوی دی بهم داده بود و من دو هفته وقت داشتم تا آماده شم برای رفتن به بیمارستان امااااااااااااااااا تولد گل پسریه ما مثل اومدنش ما رو غافلگیر کرد. آخر هفته خونه مامان جون امیرعلی دعوت داشتیم و قرار بود شام برامون فسنجون بپزه راستی امیرعلی اسمیه که برای جوجومون انتخاب کرده بودیم، ساعت شش رفتیم خونه مامانی، عمه نسرین ویار داشت و حا...
نویسنده :
مامان مهربان
18:09